لیست اختراعات محمدرضا مفید
در اين اختراع فرايند اقتصادي و زيست¬سازگار جهت استخراج تركيب كراتين پشم ابداع شده به¬نحوي كه پليمرهاي پروتئين حاصل ويژگيهاي ساختاري و شيميايي خود را حفظ كنند.. تركيب كراتين توليدي حاوي دامنه اي از مشتقات فعال كراتين بوده و ماده اوليه ارزشمندي براي توليد انواع بيو پليمرها مي¬باشد. فرايند توليد در دو مرحله: 1) هضم براي شكستن و افزودن گروه¬هاي شيميايي به گروه هاي اسيد آمينه با فرايند سلفوناسيون اكسيداتيو 2) استخراج كراتين از فيبرهاي جامد پشم با استفاده از حلال آبي مي باشد.كراتين حاصل در فرمهاي از جمله ژله كراتين، پودر كراتين و كراتين فريز دراي شده قابل استفاده مي¬باشد. كراتين نهايي به عنوان پليمر زيستي فعال محتوي پروتئين ساختاري پوست و مو، كاربردهاي متنوعي در انواع فرمولاسيون¬هاي محلول در آب مانند شامپو، محلول در چربي مانند انواع كرم¬ها و پماد و همچنين به صورت بيوفيلم، پد زخم ، سوختگي، ترميم بافت، چسب، مكمل غذايي، تركيب آنتي باكتريال و بسياري كاربردهاي ديگر دارد.
سختي¬گيري آب آشاميدني به روش كريستاليزاسيون در رآكتور بستر سيالي براي خذف فلزات سنگين يك روش پيشرفته و كارا در تصفيه آب است كه در اختراع اخير مورد مطالعه قرار گرفته است. اين رآكتور بر پايه Fluidized Bed بنا نهاده شده كه توسعه يافته¬ي جريانات چند فازي است. امروزه با توجه به توسعه روزافزون جوامع انساني و صنعتي، و نيز بالا رفتن ميزان آلودگي¬هاي آب در كنار توجه به منابع محدود انرژي همواره در فرآيندهاي تصفيه آب علاوه بر حذف مواد آلاينده و ناخالصيها، بر راندمان پروسه نيز تاكيد مضاعفي مي¬گردد. با توجه به لزوم تصفيه مطلوب آب و حذف فلزات سنگين كه در منابع تامين آب تصفيه خانه¬هاي ايران نيز كم نيستند، اقدام به طراحي و ساخت يك مدل نمونه از Fluidized Bed Reactor كرده¬ايم كه يك روش جديد سختي¬گيري است كه علاوه بر كاهش هزينه¬هاي فرآيند سختي-گيري¬هاي مرسوم، هيچگونه مواد زايد فرآيندي توليد نمي¬كند و امكان اجرا در واحد¬هاي تصفيه¬خانه¬هاي آب را هم دارا مي¬باشد. در اين روش با افزودن كمي باز (با توجه به مشخصات آب خام) عناصر سختي به حالت فوق اشباع رسيده و در يك بستر جامد معلق (عموما ماسه) رسوب مي¬كنند و رفته رفته قطر ماسه-ها بزرگ شده و تخليه مي¬گردند.
در اين اختراع توليد پرابهاي تشخيص دهنده بيوماركر آسپارتات بتا هيدروكسيلاز (ASPH) به عنوان ماركر تشخيص و ارزيابي سرطان با روش سلكس آپتامر، با موفقيت انجام شد. در سالهاي اخير تلاشهاي زيادي براي تشخيص به موقع سرطان صورت پذيرفته است. از طرفي شناساگرهاي تومور ماركرها اغلب آنتي بادي هايي هستند كه تهيه و توليد آنها دشوار و پرهزينه است. همچنين احتمال تخريب آنها در شرايط مختلف دمايي و اسيديته بسيار بالاست. بنا براين پرابهاي ديگري در حال جايگزين شدن به جاي آنتي بادي ها هستند. اخيرا براي توليد اين پراب ها از اوليگونوكلئوتيدهاي تك رشتهاي استفاده شده است، كه با استفاده از آنها ميتوان اهداف مورد نظر را به راحتي شناسايي كرد. توليد اين دسته از پرابها سريع و مقرون به صرفه است و از مقاومت بالاي در شرايط محيطي برخوردار هستند. بنابراين در عين حالي كه همانند آنتي بادي ها توانايي اتصال به هدف را دارند، معايب آنها را ندارند. به اين دسته از پراب هاي اوليگونوكلئوتيدي آپتامر گفته مي شود. در اين اختراع با استفاده دو تكنيك رايج توليد آپتامر به نام سلكس سلولي و سلكس الكتروفورز موئينه، سه آپتامر منحصر به فرد از جنس DNA تك رشتهاي توليد شد كه به صورت قابل مقايسه با آنتي بادي هاي موجود، توانايي اتصال به تومور ماركر بيوماركر آسپارتات بتا هيدروكسيلاز (ASPH) را در سطح بافتهاي سرطاني بيان كننده اين پروتئين دارد و بنابراين ميتواند منجر به تشخيص سرطان گردد.
در اين اختراع روش جديد توليد دستهي جديدي از پرابهاي تشخيصي به نام آپتامر با موفقيت انجام پذيرفت. در سالهاي اخير تلاشهاي زيادي براي تشخيص مولكولهاي هدف مختلف بيولوژيكي مثل بيماركرهاي بيماري هاي خاص صورت پذيرفته است. از طرفي تا كنون، شناساگرهاي اين ماركرها اغلب آنتي بادي هايي هستند كه تهيه و توليد آنها دشوار و پرهزينه است. همچنين احتمال تخريب آنها در شرايط مختلف دمايي و اسيديته بسيار بالاست. بنا براين پرابهاي ديگري در حال جايگزين شدن به جاي آنتي بادي ها هستند. اخيرا براي توليد اين پراب ها از اوليگونوكلئوتيدهاي تك رشتهاي استفاده شده است، كه با استفاده از آنها ميتوان اهداف مورد نظر را به راحتي شناسايي كرد. توليد اين دسته از پرابها سريع و مقرون به صرفه است و از مقاومت بالاي در شرايط محيطي برخوردار هستند. بنابراين در عين حالي كه همانند آنتي بادي ها توانايي اتصال به هدف را دارند، معايب آنها را ندارند. به اين دسته از پراب هاي اوليگونوكلئوتيدي آپتامر گفته مي شود. روش هاي مختلفي براي توليد آپتامر وجود دارد كه هر يك نقاط ضعف و قدرت منحصر به خود را دارند. در اين ميان يكي از روشهايي كه مولكول هاي هدف (مثلا پروتئين هايي كه بيوماركر هستند) با فرم بسيار طبيعي تر را شناسايي ميكند سلكس سلولي نام دارد. اما اين روش علي رقم برتري بر ساير روش ها به علت استفاده از مولكئلهاي هدف طبيعي، نقاط ضعفي هم دارند. از جمله اختصاصيت كمتر آپتامرهاي توليد شده. اختراع حاضر با اضافه كردن مرحل تكميلي به نام «كانتر سلكس» با كفايت بالا اوليگومرهاي غير اختصاصي را در روند توليد و انتخاب آپتامر حذف مي كند.
در اين اختراع روش جديد و تركيبي براي توليد دستهي جديدي از پرابهاي تشخيصي به نام آپتامر با موفقيت طراحي و اجرا شد. در سالهاي اخير تلاشهاي زيادي براي تشخيص مولكولهاي هدف مختلف بيولوژيكي مثل بيوماركرهاي بيماريهاي مختلف صورت پذيرفته است. از طرفي، شناساگرهاي اين ماركرها اغلب آنتيباديهايي هستند كه تهيه و توليد آنها دشوار و پرهزينه است. اخيرا براي توليد پرابهاي تشخيصي از اوليگونوكلئوتيدهاي تكرشتهاي به نام «آپتامر» استفاده شده است. توليد اين دسته از پرابها سريع و مقرون بهصرفه است و از مقاومت بالايي در شرايط محيطي برخوردار هستند. بنابراين معايب آنتيباديها را ندارند. روشهاي مختلفي براي توليد آپتامر وجود دارد كه هر يك نقاط ضعف و قدرت منحصر به خود را دارند. در اين ميان دو روش پر استفاده «سلكس الكتروفورز موئينه» و «سلكس سلولي» هستند. سلكس الكتروفورز موئينه بسيار سريع است، ولي اهداف استفاده شده در آن كاملا طبيعي نبوده و با فرم طبيعي و بيولوژيك آن مولكول كمي متفاوت است. در سلكس سلولي علي رقم استفاده از اهداف كاملا طبيعي، روند انتخاب بسيار زمانبر است. در اختراع حاضر اين دو روش به صورت مبتكرانه با هم تركيب شد تا از مزاياي هر دو روش استفاده گردد و غلبه بر نقاط ضعف آنها ميسر شود.
به منظور استخراج داروي ضد سرطان تاكسول از كشت سلولي سرخدار، استفاده از زغال فعال بعنوان جاذب مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور طي يك آزمياش فاكتوريل اثر مقادير مختلف زغال (0، 1، 2، 3 و 4 گرم در ليتر)، دو شكل مختلف (پودري و كپسوله) و نيز زمانهاي مختلف افزودن زغال به محيط كشت (روز اول، هفتم و چهاردهم) بر افزايش توليد و نيز استخراج سه تركيب تاكساني (تاكسول ، باكاتين III و 10 - داستيل باكاتين III مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد زغال فعال نه تنها قابليت جذب بالايي براي اين تركيبات دارد بلكه توليد آنها را نيز به طور قابل ملاحظه اي (2 تا 3 برابر) افزايش مي دهد. در اين ميان افزودن زغال كپسوله شده با غلظت 1 گرم در ليتر تاكسول، 10/31 ميلي گرم با كاتين و 4/69 ميلي گرم 10- داستيل باكاتين III در طول يك دوره 21 روزه شد كه نسبت به شاهد (بدون زغال) به ترتيب 2، 4 و 3/5 برابر افزايش نشان داد.
خلاصه پروتكل توليد انبوه توت فرنگي جنگلي (L Fragaria vesca ) از طريق كشت بافت توت فرنگي يكي از گياهاني است كه مصرف خوراكي زيادي بصورت تازه يا فراوري شده دارد. ضمن اينكه بعضي خواص دارويي اين گياه نيز مورد توجه قرار دارد. اين گياه متعلق به خانواده rosaceae بوده و گياهي چند ساله وعلفي محسوب مي شود. تكثير اكثر ارقام توت فرنگي به صورت رويشي به وسيله ساقه هوايي (رانر) انجام مي گيرد. رقم Fragaria vesca يك رقم جنگلي بوده و از ارقام بسيار قديمي محسوب مي شود. طعم و بوي بسيار مطبوع ميوه ها، از جمله صفات ويژه اين رقم است. در عين حال اين رقم بر خلاف ارقام ديگر، توليد رانر نمي كند و تكثير آن تنها از طريق بذر امكان پذير است. از آن جا كه چند ماه طول مي كشد تا بذور جوانه زده و توليد گياهچه كنند، يافتن روشي جايگزين و اقتصادي براي تكثير اين رقم بسيار ضروري به نظر مي رسد. با توجه به اين مطلب ونيز نقش ويژه كشت بافت در برنامه هاي اصلاحي و بيوتكنولوژيكي، در اين پژوهش تكثير اين گياه با استفاده از تكنيك هاي كشت بافت مورد مطالعه قرار گرفت.
موارد یافت شده: 10